نوشته: جومپا لاهیری
برگردان: امیرمهدی حقیقت
نشر ماهی – چاپ پنجم – 360 صفحه – 230000 ریال
***
چندی پیش نسیمی بعد از دو سه سال نوزیدن، در زندگیم وزیدن گرفت. قراری قهوهای بود. نشسته و ننشسته، هر دو تخلیه اطلاعاتی یکدیگر را آغاز کردیم. از آنچه که در این مدت بر دیگری گذشته است. از چپ و راست، تیربار اطلاعات بود که هر یک بر مغز دیگری شلیک میکردیم. تا این که گفت:
جومپا لاهیری میشناسی؟
لال شدم.
عهد رفاقت به جای آورده و به محض جدایی، روانه شهر کتاب شدم و با "همنام"، راهی غار محل زندگیم شدم. در غار بود که دیدم علی هم چندی قبل از همنام نوشته بود و فراموشش کرده بودم.
***
خانم جومپا لاهیری متولد انگلستان است، از پدر و مادری بنگالی. در واقع یک مهاجر نسل دومی به حساب میآید. ولی اکنون با همسر و دو فرزندش ساکن آمریکاست.
همنام، راوی آنچیزی است که بر مهاجرین هندی میگذرد و شاید به جرات بتوان آن را در مورد تارک وطن های دیگر کشورهای جهان، از جمله ایران، تعمیم داد.
قهرمان اصلی کتاب گوگول است. نامش بر اساس نام نیکلای گوگول انتخاب شده. نامی اجباری و به شکلی ناخواسته. در ابتدای رومان میخوانیم:
"خواننده خودش باید درک کند که واقعن جور دیگری نمی شد. او نمیتوانست نام دیگری داشته باشد."
-نیکولای گوگول، "شنل"-
گوگول اولین فرزند، پدر و مادری بنگالی هستند که در همان ابتدای کتاب، در هندوستان به شکل کاملن سنتی ازدواج کرده و به انگلستان می روند و این فرزند در آنجا متولد میشود. بعد از مدتی به آمریکا مهاجرت میکنند و در آنجا، این خانواده چهار نفری میشوند و .....
[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید ...]