تا همین چندی پیش، گابریل گارسیا مارکز را به عنوان پیشتاز رومان های رئالیسم جادویی می شناختم. فکر هم می کردم که جز در آمریکای لاتین به این گونه رومان ها برخورد نخواهم کرد. تاااااااااااااا آشنایی با بختیار علی. نویسنده ای کرد از کردهای عراق.
همه ی رومانهای او به آنچه که مارکز نوشته است پهلو می زند.
به یک شهر کتاب یا یک کتابفروشی که همه جور اثری از هر نویسنده ای دارد مراجعه کنید و هر آن چه که از بختیار علی دارد را بخرید و بخوانید. یکی از بهترین توصیفاتی که در مورد آثار او می دانم این است که، رومان هایش به زبان کردی نوشته شده و در میهنمان کم نیستند کسانی که هم زبان کردی می دانند و هم زبان پارسی و این امر موجب شده که نوشته هایش مستقیمن از یک زبان به پارسی ترجمه شده باشد. نه این که مترجمی داستانی را که از زبان اصلی به مثلن فرانسوی یا ...... ترجمه شده را برداد و به پارسی برگرداند.
یک چیز حسرت برانگیز هم بگویم. و آن این که این روزها کتاب در ایران که یکی از قدیمی ترین اقوام تاریخ در آن زندگی می کنند با تیراژ 200 و 500 منتشر می شود، اولین چاپ آثار وی به زبان کردی و در کردستان عراق با تیراژ ده هزار نسخه منتشر می شود. آن هم در جایی از این کره خاکی که این روزها بیشتر در گیر جنگ و خانمان سوزی و خانمان براندازی است.
جا دارد برای این کار کلاه خودمان را کمی بالاتر بگذاریم. و این قدر دم از تمدن و فرهنگ و ..... ایرانی نزنیم.
فکر می کنید بهتر نیست که نویسنده ای را قبل از گرفتن جایزه ی نوبل ادبیات بشناسید؟