نام من سرخ
اثر: اورهان پاموک
برگردان: عینالله غریب
جهان نو – 700 صفحه – چاپ سوم – 240000 ریال
***
نام من سرخ بعد از زندگی نو و رومان نویس ساده نگر و رومان نویس اندیشمند، سومین کتابی است که از اورهان پاموک خواندم. کتابی که او را در جهان
مشهور کرد و سهم زیادی در گرفتن نوبل ادبیاتش دارد.
این کتاب به شیوهی جدیدی نوشته شده است. حداقل از دید من. تا به حال شبیه آنرا نخوانده بودم. فصلهای کتاب عدد نیستند. به این شکلاند:
فصل اول: من یک جسد هستم
فصل دوم: نام من کارا
فصل سوم: من یک سگم
فصل چهارم: قاتل خواهند گفت به من
فصل پنجم: من شوهر عمهتون
فصل ششم: اورهان
..........
این اورهان در واقع بعدها یعنی حدود چهارصد، پانصد سال بعد از وقوع داستان، میشود همین اورهان پاموک نویسنده. به روایتی داستان، سینه به سینه نقل میشود تا روزی که اورهان آن را مینویسد. بگذریم از این که داستان کلن زاییده تخیل پاموک است. البته با در نظر گرفتن شرایط زندگی در ترکیهی آن روز که گاه ایران هم هست.
جمعی که در آن داستان اتفاق میافتد نقاش هستند. نقاشان درباری و شهر، استانبول است. استانبولی که یک زمان در تسلط ایران بود و حالا نیست. ولی این جدایی از ایران باعث نمیشود مثالهای کتاب مربوط به فرهنگ جامعهای که امروز با نام ایران میشناسیم، نباشد و با آن بیگانه باشیم. از خسرو و شیرین شاهنامه گرفته تا نظامی و شاهنامهی فردوسی و ..... هنر نقاشی در ایران. به ویژه مکتب نقاشی در شیراز و یا هرات و شرح و بسط نقاشیهای دوبعدی این نقاشان و بیان آنچه که بر خلاف این نقاشیهای دوبعدی در ونیز جریان داشته و به سه بعدی مشهور بودهاند. ونیزیهایی که در کارشان پرسپکتیو را رعایت میکردند. ایرانیان و ترکها، کار ونیزیها را به سخره میگرفتند. در جاهایی میگویند کار خودمان خوب است و قشنگ چرا که ما داخل قصرها را هم نشان میدهیم. به شکلی که گویی قصر همچون یک کیک با چاقو بریده شده است و برشی از آن را می بینیم. شاه و دربار و .... همه و همه دیده میشوند. انگار نه انگار این قصر دیواری هم دارد.
مثالها و تصاویری که در کتاب آمده است از شاهنامه و خسرو و شیرین است. و اشاراتی که بهشخصه برای من جالب بود و نو. من همیشه با خودم فکر میکردم نقاشان، قدیم و جدید هم ندارد، تصاویری که خلق میکنند زاییدهی خیال است و بس. مگر نمونهای همچون مونالیزا یا دیگر پرترههایی که از آنها به جای مانده است. در صورتیکه به درستی (البته اورهان هم حدس میزند)، گفته میشود این آدمیان همه و همه از روی چهرههای واقعی کشیده شدهاند و الگو داشتهاند. هرچند در همان زمان کشیدن، برای بسیاری از مردم ناشناخته بودهاند.
شیوهی نگارش کتاب در همهی فصلها، همانگونه که از نام آنها میتوان حدس زد، اول شخص مفرد است و با زبان محاوره. در هر فصل راوی با لحنی صمیمانه به شکلی کاملن برای مخاطب جا میافتد، به تعریف داستان میپردازد. اینگونه روایت، به شکلی خواننده را آنچنان درگیر ماجرا میکند که خود را ملزم به قضاوت میبیند. چیزی که معمولن در کتابهایی که راوی به نظر میرسد خود شاهد ماجرا بوده و اکنون دارد برایمان تعریف میکند، دیده نمیشود و گاه قضاوت او را خواننده نمیپسندد. در نام من سرخ، خواننده به شکلی با گوینده، هر کس که باشد، ممکن است همذات پنداری بکند. چرا که وقتی پای صحبت کسی مینشینیم و به دلایل و مستندات وی در بارهی کاری که کرده گوش میدهیم، چه بسا حق را به او بدهیم. حقی که از او پس از شنیدن ماجرا از زبان دیگری از قبلی میگیریم و به این یکی میدهیم. البته چه بسا بعد از شنیدن نظریان گوناگون قضاوت بسیار دشوار شود.
در این رمان، قتلی اتفاق میافتد که از زبان جسد، قاتل، دوستان قاتل، دوستان مقتول، و .... چیزهایی میشنویم و در قبال آن همانگونه که در قبل نوشتم، با مکاتب نقاشی چند صد سال پیش آشنا میشویم و با نقاشانی که بعد از کشیدن تصویری، توسط پادشاه وقت کور میشوند که دیگر نتوانند نظیر آن را برای شاهی دیگر بکشند. یا خودشان را کور میکنند که شاه دیگر نتواند وادارشان کند علیرغم میلشان مجبورشان کند که چیزی بکشند. یا به مرور زمان کور میشوند (به دلیل نقاشیهای ظریف روی کاغذهای با قطع کوچک) و نیز گاه خودشان را به کوری میزنند که در میان مردم نشان دهند که به کمال نقاشی رسیدهاند.
کتاب نام من سرخ را با اطمینان در میان ده کتاب برتری که در تمام طول زندگیم خواندهام قرار میدهم. یکی از دلایل اصلی این امر هم برگردان بسیار خوب عینالله غریب است.
فصل اول کتاب، "من یک جسد هستم"را برایتان خواندهام. با کلیک روی نامش، آن را میتوانید بشنوید.