زنی با موهای قرمز
اورهان پاموک
برگردان، رویا پورمناف
نشر هونار، چاپ دوم، 240 رویه، 18000تومان
***
یکی از کتابهای اورهان پاموک. تمامی نوشتههای او را میتوان خواند. نوشتهی بد ندارد. به روایتی حتا بعد از گرفتن نوبل، بهتر هم نوشته است.
کتاب با نگاهی به پدرکشی و پسرکشی، در تاریخ نوشته شده است. نمونهی اولی اودیپ شهریار نوشتهی سوفوکل است و نمونهی دومی، داستان رستم و سهراب از شاهنامهی فردوسی.
در تمام طول تاریخ بشر این دو نمونه بودهاند. مردم کوچه و بازار را در نظر نگیرید. وقتی منافع یکی از این دو در خطر دیگری باشد، شک نکنید که یکی دیگری را از پای در میآورد. بعدش هم چه بسا اشکی هم به پای این عمل خودش بریزد. بسیاری از این قتلها هم به زندان و اعدام منجر نمیشود. چرا که قاتل معمولن در مسند قدرت مینشیند و خودش است که حکمی را جاری میکند یا نمیکند. به تاریخ مراجع کنید. بسیار از شاهزادگان کشور خودمان، پدرانشان را کشته و به جای آنها بر تخت نشستهاند. و یا عکس این، شاه همین که به قدرت رسیده، همهی شاهزادگان را کشته است. و یا اگر هم نکشته باشد، کور کرده است. ولی در این میان، فقط رستم است که مورد اشاره و زبانزد مردم است. چرا که رستم، شاه نبود. سهراب ثمرهی یک شب در کنارهم بودن رستم و تهمینه بود. سهراب تا وقتی به دست پدرش کشته شد، رستم هیچ خبری از او و از مادرش نگرفت. و یا اودیپ شهریار که پدرش را کشت و با همسرش ازدواج کرد. یعنی با مادر خود.
این ها کلیات این کتاب هستند. نمونه ای از این دو. اسطورههایی مانند اینهایی که نوشتم، همه ریشه در واقعیت داشته و دارند. اگر خیال محض بود نامشان میشد افسانه. این روزها بسیار از نویسندگان و فیلمنامه نویسان با توجه به این اسطورهها کتاب و فیلم مینویسند. از جمله اروهان پاموک که این کتاب را نوشته است. هر یک از ما حداقل یک فیلم دیده و یا کتابی خوانده که غیر از رستم و اودیپ قهرمانان دیگری داشتهاند که قتل بین پدر و پسر را نشان داده و یا نوشته باشند. هرچند بسیاری از آنها این روزها ریشه در مسائل و ارتباطات عشقی دارند. بگذریم. مثال نزنم بهتر است.
اشارهای هم به نویسنده در جایی و در مورد کتاب "نام من سرخ" بکنم. میگوید:
"در تمام مدت نوشتن، تنها کتابی که میخواندم شاهنامه فردوسی بود." این را فکر میکنم در یادداشتی که بر "نام من سرخ" نوشتهام هم، آوردهام. اورهان فکر میکنم نسبت به خیلی از ما ایرانیانِ حتا کتابخوان، شاهنامه را بیشتر فهمیده و سطر به سطرش را برای خودش باز کرده است.
کتاب را بخوانید. کتابهای آقای پاموک از آنجا که یکراست از زبان ترکی به فارسی برگردانده میشوند، نسبت به آنهایی که بعد از دو یا سه بار برگرداندن به زبان دیگر، فارسی میشوند، به اصل نوشته نزدیک تر است.