Quantcast
Channel: کتاب هایی که می خوانیم
Viewing all articles
Browse latest Browse all 141

دیوان لاهوتی

$
0
0

 



  پدری داشتم که عزیزترین و  بی قیمت ترین ارثیه را برای ما  گذاشت و رفت . 

 کتاب .  یک قفسه بزرگ کتاب . 

  دیوان لاهوتی در سال ۱۹۴۶ در مسکو چاپ شده است .  کتابی ۴۵۰ صفحه ای از شعرهای  ابوالقاسم لاهوتی  

قسمت اول منظومه ها  - بعد از آن غزلیات - رباعیات و در انتها بدیهه ها  

در پایان کتاب قسمتی وجود دارد به نام توضیحات که خود به تنهائی ارزش خواندن دارد .  

تاریخ سرودن شعرها از ۱۹۱۴ به بعد است .  

این شعرها که عموما در بغداد و مسکو سروده شده اند موضوعات بسیار متفاوتی دارند .  

برای معشوق -برای شمع و گل وپروانه و بلبل و  نیز برای لنین و استالین  و برای شوروی . 

  

در ادامه شعرهائی از این کتاب را بخوانید و همچنین   

شعری از ابوالقاسم لاهوتی  در شعرهایی که می خوانیم

 

 

حتی آشنائی با نام های بعضی از شعرها  جالب است :  

شمع و پروانه  

به دختر ایران  

مرحمت حکمران  

زنده است لنین  

به ماکسیم گورکی  

وحدت و تشکیلات  

ما ظفر خواهیم کرد  

یک دسته گل به قبر لنین  

۰۰۰   

 

ایران من  

بشنو آواز مرا از دور ای جانان من . 

ای گرامی تر زچشمان خوبتر از جان من  

اولین الهام بخش و آخرین پیمان من . 

کشور پیر من تاریخ من ایمان من ایران من  

 

من جدا افتاده از پیش تو فرزند توام  

لیک روحا پایبند مهر و پیوند توام  

دایما گویا که در آغوش دلبند توام  

واله بگذشته ی بی مثل و مانند توام  

مخلص تو عاشق تو آرزومند توام  

 

آرزومندم که تابد اختر فرخنده ات  

در عمل آید دوباره روح دایم زنده ات  

بهتر از بگذشته باشد حالت و آینده ات  

نور پاشاند به دنیا دانش رخشنده ات  

پس تو هم عرض حقیقت بشنو از این بنده ات  

 

بشنو از من تهمت فاشیسم را باور مکن  

گوش بر افسانه ی دزدان اغواگر مکن  

یک نفس هم تکیه بر این سیل مرگ آور مکن  

ره به این طاعون مده حاک فنا بر سر مکن  

با برادرهای روس اخلاص را کمتر مکن  

 

... 

... 

... 

... 

 

ستالین آباد *  مارس ۱۹۴۳

۰۰۰   

 

سرود آهنگران  

( از اپرای کاوه آهنگر ) 

 

در همه کاری  

در همه کشور  

از همه دستی  

هست بالاتر  

دست آهنگر  

دست آهنگر  

 

تیغ برنده  

خو و خفتانرا  

تاج رخشنده  

داس دهقانرا  

کی به صد زحمت می کند ایجاد ؟ 

دست آهنگر  

دست آهنگر  

 

دست آهنگر  

پر شرر باشد  

در همه پیکار  

پرظفر باشد  

می کند چون موم  

آهن و ژولاد  

دست آهنگر  

دست آهنگر  

 

بر وطن دشمن  

گرهجوم آرد  

رو به این گلشن  

بوم شوم آرد ـ 

خاک دشمن را  

کی دهد برباد  

دست آهنگر  

دست آهنگر  

 

مسکو   دسامبر ۱۹۳۹  

 ۰۰۰   

 

بی زحمت و رنج نان نمیباید خورد  

یک لقمه برایگان نمی باید خورد 

نانی که بود حاصل رنج دگران  

گر جان برود از آن نمی باید خورد . 

 

۰۰۰  

 

تو آمده بودی که مرا بنده کنی ؟ 

چون بنده کنی به حال من خنده کنی ؟ 

اسباب نکوئی همه را کردی جمع  

تا زندگی مرا پراکنده کنی ؟

 

 

  *در کتاب نوشته شده است ستالین آباد و نه استالین آباد !                                                     


Viewing all articles
Browse latest Browse all 141

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>