وقتی بابام کوچک بود
نوشتهی: علی احمدی
نشر: آفرینگان
سال 1389
اندازه: پالتویی
وقتی چهره ی اخموی پدر و مادرها را می بینیم، یا وقتی با «نه» های قاطع آنان در برابر خواسته های بچه ها رو به رو می شویم، وقتی آن ها در برابر بازیگوشی ها و شیطنت ها بچه ها موضع می گیرند و مدام درس اخلاق به گوش ها می خوانند و تمام هدف شان این است که بچه هایی آداب دان داشته باشند این سوال پیش می آید که آیا این مروّجان تربیت و آداب هرگز کودک بوده اند؟
تصور چهره ی کودکی شان سخت است مگر به مدد آلبوم ها ی عکس یادگاری؛ که باز هم این چهره ی اخمو با آن بچه ی تخس توی عکس هم خوانی ندارد. همه ی این مقدمه را گفتم تا کتاب «وقتی بابام کوچک بود» را معرفی کنم. کتابی با 12 داستان بسیار کوتاه که مجموعه ای از شیطنت های کودکی یک پدر به روایت پسرش است. شیطنت های پدر وقتی کوچک بود منجر به خرابکاری ها و وقایعی می شود که هر کودکی از تصور آن می خندد و هر بزرگسالی آن را تقبیح می کند. شاید بشود گفت قصه های این مجموعه همدستی نویسنده با کودکان است در افشای اسرار کودکی های پدران سخت گیر و قانونمند که تاب شیطنت پسرانشان را نمی آورند و گاهی خدای ناکرده به تنبیه هم متوسل می شوند. با قصه های این کتاب که ساده هستند می توان به دوران کودکی و آرزوهای آن دوران فقط برای لحظه ای سفر کرد.