نامه به پدر
فرانتس کافکا
چاپ اول، 106 رویه، انتشارات خوارزمی، 1355، 3300 نسخه، 126 ریال.
برگردان: فرامرز بهزاد
***
این کتاب حدود سی و هشت سال در کتابخانهی من خاک خورد. چرا؟ عرض میکنم.
میدانستم فرانتس از پدرش دل خوشی ندارد. کابوس این پدر در تمام عمر رهایش نکرد. کتاب را همان وقتها به همین بهانه خریدم. همین که دیدم با "پدر بسیار عزیزم" آغاز شده، آن را به کناری نهاده و عطای خواندن را به لقایش بخشیدم.
آن روزها نمیدانستم که کافکا از روحیه طنز بسیار بالایی برخوردار است و این جمله، جز طنز نیست. که اگر میدانستم حتمن به خواندن ادامه میدادم. ولی با دیدن آن چنین به نظرم رسید که کسانی که در بارهی کتاب نوشتهاند در اشتباه بودهاند و مرا نمیتوانند وادار به خواندن این کتاب بکنند.
ولی چند روز پیش بی نگاهی به "پدر بسیار عزیزم"، این کار را کردم و کتاب را به دست گرفتم و دیدم و شناختم. یکی از خبیثترین پدرانی که میتوان دید و شناخت و دربارهاش حرف زد.
کافکا این کتاب را در محل کارش که یک دفتر حقوقی بود تایپ کرد. سپس به مادرش دارد که به پدر بدهد. مادر بعد از خواندن آن، این کار را صلاح ندید و کتاب را به او برگرداند. خوشبختانه "نامه به پدر" از سوزانده شدن آثار منتشر نشدهی کافکا جان سالم به در برد.
همیشه چیزی را خوانده بودم، یا شنیده بودم. اینکه کتاب زن و مرد ندارد. ینی میدانید؟ کتابی را ندیده بودم که برای زنان بیشتر از مردان و یا بالعکس موثرتر باشد. جز کتابی که روزی وارد قفسهی کتابهایم شد و دیدم که بیشتر به کار خانم ها میآید تا آقایان. به نام "روانکاوی دختران".
ولی بعد از خواندن نامه به پدر این را دیدم. نامه به پدر شاید، شاید، شاید، به کار مادرانی بیاید که رابطهی شوهر و پسرش را دیگرگونه بیابد و با خواندن آن احتمالن بتواند کمکی به حل این دگرگونگی بکند. البته اگر توان دیدن این دگرگونگی را داشته باشد و خود به شکلی دامن به تخریب هر چه بیشتر رابطه ایندو نکند. وگرنه، این کتاب را باید ابتدا پدرانی که پسر دارند بخوانند، و آنگاه پسران. به ویژه پسرانی که به نوعی از پدر میترسند و چه بسا از این ترس به دامان مادر پناه ببرند. پناهی که شوربختانه در بسیاری از مواقع کمکی به اصل قضیه نمیکند و صرفن مسکنی است که به نوعی به بدن پسر ترزیق میشود و چه بسا، بسیار مادرانی که در این میان حق را به شوهران بدهند.
ایکاش این کتاب را در همان تاریخی که خریدم خوانده بودم.
برگردان خوب فرامرز بهزاد، جز در یکی دو مورد، کتاب را خواندنی کرده است.
برای گرامی داشت یاد و خاطرهی فرانتس، من نیز این متن را ننوشته، تایپ کردم.
امیدوارم پدران و پسرانی که از این درگاه میگذرند، خود را موظف به خواندن آن بکنند. خواندن متن من نه. خواندن "نامه به پدر" را عرض میکنم.
همین.