کتابی را که در تصویر میبینید، یکی از نسخههای هریپاتر است. در 960 صفحه و وزن 550 گرم. یعنی هر برگ حدود یک گرم
فکر میکنید این کتاب اگر در ایران به چاپ برسد، وزنش چقدر خواهد شد؟ چرا در ایران همین که کتابی به طور مثال اوراقش بیشتر از 300 صفحه میشود، جلدش سخت (هارد کاور) میشود؟
ببینید، کتابی که توسط من خواننده خریداری میشود، حداکثر شاید در طول زندگیش توسط ده نفر خوانده شود و بعد در قفسهی کتابها جا خوش کند. گیرم جلدش هم پاره بشود. من اگر خیلی وسواس کتاب داشته باشم باید آن را بردارم و ببرم بدهم به یک صحافی که برایم جلد کند. پارگی جلد، (البته اگر باشد که در بسیاری موارد نیست)، مشکل من است. می توانم مواظب باشم که پاره نشود. این کتاب را اگر کتابخانه ها بخرند چون استفادهی زیاد دارند باید بدهند که صحاف جلدشان را سخت کند. کتاب با جلد ساده به مراتب ارزانتر است و چه بسا خریدار را جذب هم بکند. کاغذ این کتاب کاهی است. اصلن بر خلاف صفحات سفید و نفیس کتابهای ایرانی، چشم را هم آزار نمیدهد. یکی از علل سبکی کتاب هم، همین کاهی بودن اوراق آن است و به این شکل باز هم ارزانتر تمام میشود.
حالا این که ناشران ایرانی چه اصراری دارند کاغذ سفید و جلد سخت به کار ببرند و در نتیجه کتاب هم سنگین بشود و هم گران، من یکی نمی فهمم؟ آیا کتاب با کاغذ کاهی و جلد ساده ارزانتر تمام نمیشود و فروشش بیشتر؟
مگر اینکه: چون آمار کتابخوانان میهنمان کمی تا قسمتی رقم قابل توجهی را تشکیل نمیدهد و کتابی در تیراژ 1000 نسخه چند سال در کتابفروشیها خاک میخورد، باید جلد سخت داشته باشند، تا هرآینه خدای نخواسته خریداری برایش پیدا بشود، حداقل جلدش سالم باشد. گیرم کثیف شده باشد که با دستمالی مرطوب آن هم تمیز میشود. من جز این دلیلی نمیبینم. در ضمن برای این کثیف نشدن هم به تازگی تدبیری اندیشیده شده وکتاب داخل یک لایهی نایلونی پیچیده میشود. به طوری که نمی توان در کتابفروشی ورقش زد.
راستش آخرین کتابی که من به این شکل خواندم، آنقدر مرا آزار داد که عطای خریدن هرچه کتاب جلد سخت را به خواندنش بخشیدم. مگر در همان آغاز خواندن جلدش را جدا کنم و در پایان دوباره بچسبانم. کتابی که نتوانی دراز بکشی و یا لم بدهی و راحت آن را با یک دستت بگیری و بخوانی، چه لذتی دارد؟ بگذریم از کتابهایی چون دن آرام با برگردان احمد شاملو که واویلاست و کلن برای خواندنش باید از رحل استفاده کرد.
امیدوارم کسی از ناشران یا آشنایان آنان از این درگاه بگذرد و بگوید چرا؟